برایم شعر خواهی گفت دست تکان خواهی داد…
یک روز دستهایت یخ میزند نامم که بیاید،
دلت مى ریزد وقتی غریبه ای از کنارت می گذرد
و عطرش از همان عطر های تلخی باشد که من می زدم
یک روز پنجره را خواهی گشود
با شالی روى شانه و لیوان چاى در دست،
و با هر نسیمى که گونه هایت را لمس می کند مرا به یاد خواهی آورد…
” منی که سالهاست رفته ام”!!!
:: ??????? ?????:
دلنوشته های خودم ,
,
:: ????????:
یک روز عاشقم خواهی شد… ,
|
?????? ???? : 0
|
????? ????????????? : 0
|
????? ?????? : 0